جمع كردن اصحاب در شب عاشورا و سخن با آنها درس توحيد و ايمان و
عظمت و شكست ناپذيری ( در حال نامساعد بودن همه شرايط
از مظاهر درخشنده حادثه كربلا و از تجليات بزرگ الهی آن ، موضوع جمع
كردن حسين بن علی ( ع ) در شب عاشورا اصحاب خود را و سخنرانی برای آنها
به آن شكل است . بايد در نظر داشت كه اين سخنرانی در شب عاشورا است ،
هنگامی است كه عوامل محيط از هر جهت نامساعد و نا اميد كننده است . در
چنين شرايطی هر سردار و رهبری كه تنها مادی فكر كند جزلب به شكايت باز
كردن كاری ندارد ، منطقش اين است : افسوس كه بخت با ما مساعد نشد ،
تف بر اين روزگار و بر اين زندگی ، مثل ناپلئون میگويد : طبيعت با من
مساعدت نكرد . همه سخنانش شكايت از روزگار و اظهار يأس است . آنچه
كه شرايط را برای او سخت تر میكند اينست كه زنان و فرزندان و خواهرانش
تا 24 ساعت ديگر اسير دست دشمن میشوند . برای يك مرد غيور و فداكار
اين خيلی ناگوارتر است .
در يك همچو شرائطی ديگران چه كردهاند ؟ ما در تاريخ
می خوانيم كه " المقنع " وقتی كه محصور شد و در شرائط نامساعد و نا
اميد كنندهای قرار گرفت اول خاندان خود را كشت بعد خودش را . همچنين
است يكی از خلفای اموی هنگام گرفتاری . تاريخ از اين نمونهها بسيار دارد
. اما حسين بن علی (ع) وقتی كه شروع كرد به سخنرانی ، گفت : « اثنی علی
الله احسن الثناء ، و احمده علی السراء و الضراء . اللهم انی احمدك» ...
با اين همه شرايط نامساعد مادی ، دم از رضا و سازگاری با عوامل میزند !
چرا ؟ چون در شرايط معنوی مساعدی زيست میكند . او اعتقادا و عملا موحد و
خداپرست است و به علاوه او به نتيجه نهايی كار خود آگاه است . او هدفش
مثل اسكندر و ناپلئون ، جهانگيری نبود كه خود را شكست خورده بداند ،
هدفش اعلاء كلمه حق بود و از اين نظر كار خود را بسيار سودمند و مؤثر
میديد